دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 6 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
*تحقیق لیلی و مجنون*
لیلی و مجنون
لیلی دختر سعد زنی از قبیله بنی عامر عرب است که طرف عشق مجنون قرار گرفت و مجنون لقبی است که به قیس پسر ملوح ( رئیس قبیله بنی عامر) داده اند.
افسانه لیلی و مجنون گرچه ریشه سامی دارد و قهرمانان آن عرب هستند ولی در ادبیات فارسی جای وسیعی باز کرده و از قرنها پیش تا هم اکنون نمونه اعلای عشق پاک دلدادگان و عاشق پیشگان بوده است . داستان لیلی و مجنون را گروه کثیری از شعرا به رشته نظم کشیده و عده زیادی از ادبا به یاد آن پرداخته و جمع کثیری به اشاره ای از آن اکتفا کرده اند ولی بدون شک هیچ کدام از شعرا در نظم داستان به پای نظامی شاعر داستانسرای قرن ششم نمی رسند .
بر طبق روایت نظامی مجنون به هفت سالگی که رسید از سوی پدر به مکتب سپرده شد ودر آنجا با لیلی که از قبیله دیگری بود همدرس شد و کم کم سن آن دو به جایی رسید که آتش عشق در درون دل ایشان خانه کرد و شعله آن گاه و بی گاه زبانه می زد . پدر و مادر لیلی برای حفظ آبرو او را از مکتب گرفتند پدر ومادر قیس برای تسکین دل فرزند به خواستگاری لیلی رفتند ولی از پدر و مادرش جواب رد شنیدند و از این جا قیس به مجنون بدل شد ، پدرش او را برای گرفتن شفا به کعبه برد و از او خواست که از خداوند دوای درد خود را بخواهد تا شاید خداوند از درد عشق او بکاهد اما مجنون از خداوند خواست تا شعله عشق خود را به لیلی فزون تر کند . بالاخره لیلی را به عقد ابن سلام (یکی از ثروتمندان عرب) در آوردند و مجنون سر به بیابان گذاشت و با وحوش محشور شد . از این غم جانکاه پدر و مادرش یکی پس از دیگری رهسپار دیار عدم گشتند . از سوی دیگر لیلی از دوری مجنون بیمار گشت و جان بداد . وقتی خبر مرگ لیلی را به مجنون دادند به سر قبر معشوق رفت و آن قدر شعری که دوست داشت خواند و ندبه کرد تا همانجا مرد و به معشوقه پیوست و او را در منار قبر لیلی دفن کردند .
حافظ از این داستان عاشقانه بهره گرفته و مضامین نغز و زیبایی خلق کرده است :
بار دل مجنون و خم طره لیلی رخساره محمود کف پای ایاز است 1
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طره لیلی مقام مجنون است 2
دورمجنون گذشت و نوبت ماست هر کس پنج روز نوبت اوست 3
عماری دارلیلی راکه مهدماه درحکم است خدا را دردل اندازش که بر مجنون گذارآرد4
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد5
ای نسیم منزل لیلی خدا را تا به کی ربع را بر هم زنم اطلال را جیحون کنم6
به یمن همت حافظ امید هست که باز اری اسافر لیلای لیله القمر7
در ره منزل لیلی که خطرهاست درآن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی8
دوش سودای رخش گفتم زسربیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم9
محمود و ایاز
داستان عشق محمود به ایاز در شعر حافظ در ابیات زیر اینگونه متجلی گشته است :
غرض کرشمه حسن است ورنه حاجت نیست جمال دولت محمود را به زلف ایاز1
محمود بود عاقبت کار در این راه گر سر برود در سر سودای ایازم2
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
تحقیق شیرین در خسرو و شیرین نظامی
نعمتالله پناهی
برگرفته از: نامه پارسی ، سال دهم، شماره چهارم، زمستان 1384: صص 33ـ55
چکیده : شخصیت شیرین در منظومه خسرو و شیرین نظامی محور این داستان محسوب است، اما به طور کلی هالهای از ابهام این شخصیت را فرا گرفته است و وی شخصیت واحدی ندارد. این مقاله با بررسی الگو و پیشنمونه شخصیت شیرین، بر آن است که کلیت شخصیت شیرین، برآمده از سه شخصیت مجزاست:
ـ آفاق، همسر نظامی
ـ شخصیت حکیمانه نظامی
ـ پیش نمونه طبقاتی
این نتیجه با بررسی سیر شخصیت شیرین در کلیت جریان داستان تحلیل و ثابت شده است.
پیشنمونه شیرین
پرفروغ ترین چهره داستان خسرو و شیرین ، بی تردید «شیرین» است. نظامی در یک سیر صعودی و متعالی، شخصیت شیرین را چنان پرداخت می کند که بعد از او هر شاعری تحت تأثیر و عاجز از هر گونه آفرینش مشابهی بوده است. «قهرمان واقعی سرتاسر منظومه و نقطه مرکزی آن، بی گمان خسرو نیست، ] بلکه [ شیرین است» و شخصیت شعفانگیز شیرین پرداختی کامل و عالی دارد و تأثیر آن بر کل داستان غیرقابل انکار است. عوامل چندی در صورتگری پیشنمونه شیرین دخیلاند که در اینجا بدانها میپردازیم.
یک. آفاق، همسر نظامی
درباره آفاق، شواهد تاریخی میگویند: «حاکم دربند کنیزی برای او (نظامی) فرستاد، این کنیز جوان که از طایفه قبچاق بود، آفاق نام داشت. نظامی او را به همسری برگزید. او را دوست داشت، ولی نتوانست مدت زیادی با او زندگی کند.» مرگ همسر محبوب او سبب شکست و دل رنجوریاش شد و از آنجا که «آفاق به کلبه فقیرانه نظامی سعادتی راستین آورد، مهر و عشق نظامی به آفاق چنان شکوهمند و پرمعنا بود و زندگی مشترکشان چنان سعادتبار بود که شاعر پس از مرگ آفاق، مدت زمان درازی در حسرت خوشبختی از دسترفته خود میسوخت».
با توجه به سال مرگ آفاق (576 ق) و مدت تألیف خسرو و شیرین یعنی از سال 571 تا 587 ق، بیتردید از دست دادن آفاق در این مدت ذهن و اندیشه نظامی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد و مناسب ترین جای عقده گشایی و اندوه تنهایی این سوز و حسرت درونی، منظومه خسرو و شیرین است.
نظامی که شیرین را به لحاظ جوانب شخصیتی، نسخه بدلی از آفاق خود می داند، همواره با چشم حسرتبار، آن چنان که مولوی شمس را مینگریست، شیرین را پابهپای آفاق خود به اوج میکشاند.
آنجا که نظامی در پایان منظومه و در حالی که می خواهد از داستان نتیجه گیری کند، به طور صریح، شیرین را نه مثل آفاق، بلکه خود آفاق می داند:
تو کز عبرت بدین افسانه مانی
چه پنداری مگر افسانه خوانی
در این افسانه شرط است اشک راندن
گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
به حکم آن که آن کم زندگانی
چو گل بر باد شد روز جوانی
سبکرو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود کافاق من بود
همایون پیکری نغز و هنرمند
فرستاده به من دارای دربند
پرندش درع و از درع آهنینتر
قباش از پیرهن تنگ آستینتر
ص 699ـ700، ب 126ـ131
دسته بندی | عمران |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
Decorative concrete involves concrete structures being used in roles that are not strictly related to concretes functional elements. Concrete has long been prized for its great strength, especially when combined with steel rebar. Concrete can be used for, among other things, decorative walls, floors and countertops that are both structurally sound but also provide a decorative finish that resembles polished stone and has an extremely low cost for materials.
Concrete’s versatility lends ideally to creating rich countertops. Countertops made of concrete can be formed in a fashion that would be impractical in size and scale if made out of rock like granite or marble. Height, coloring and textures can be changed fairly easily. Aesthetic or practical items can be embedded in the concrete such as integral brass rails as pot holders or personal items such as shells, fossils, or mementos of purely sentimental value
بتن تزئینی
بتن تزئینی دارای ساختارهایی از بتن است که در که اکیداً به عناصر عملکرد بتن ها ارتباطی ندارد, به کار می رود.بتن بخاطر استحکام زیادش به ویژه زمانی که با فولاد rebar ترکیب می شود با ارزش پنداشته می شود. بتن می تواند برای دیوارهای تزئینی, کف زمین و سردر باجه ها که از نظر ساختاری زیبا و معتبر هستند به کار می رود اما پرداخت رنگ و روغن تزئینی ایجاد می کند که سنگ جلاداده ای را نشان می دهد و موادش هزینه کمی را در بردارد.
اشکال بتن تزئینی
سردر بتونی باجه ها
تنوع بتن بطور مطلوب سردر بتونی باجه ها ی با شکوهی را می سازد. سردر باجه ها از بتنی ساخته شده که در مدلی ساخته می شود که با گرانیت و سنگ مرمر نمی توان در آن سایز و اندازه ساخت.
ارتفاع, رنگ و بافتها می توانند به آسانی تغییر داده شوند. اقلام عملی یا زیبایی شناختی می توانند در بتن هایی مانند نرده های برنجی یا اقلام شخصی یا ظروف مانند قفسه ها, سنگواره ها یا یادبودهایی که ارزش احساسی دارند تجسم شوند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
*مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان*
شعر فارسی دری از آغاز تا هنوز گرویده ء سه آخشیج درخشان ( قرآن ـ عشق ـ آزادی), بوده است و شاعران این پهنه با شگردها و شیوه های گونه گون در کاربرد آنها پرداخته اند .
از دوران حنظلهء بادغیسی تا سخنوران امروزی , همه گان به گونه یی گراینده و گرویدهء همین آخشیجان گوهرین بوده وبر روی همینها پنجرهء اندیشه را برگشوده و ترانه و قصیده و غزل تا نیمایی و سپید , بسیار و بیشمار سروده اند .
رویکرد چشمگیر شاعران و سخنوران سه دههء پسین افغانستان به :قرآن ـ عشق ـ آزادی , هرچند شالودهء شعرکهن فارسی را باخود دارد , مگر رخدادها و دیگرگونیهای سالهای پسین درکشور , انگیزه های بنیادین را برای این گرایش فراهم آورده است .
کودتای 7 ثور 1357 خورشیدی و به دنبال آن یورش ارتش سرخ به افغانستان , فروپاشی رژیم کمونیستی در 8 ثور 1371 و داغ شدن درگیریهای گروهی مجاهدین , یورش از جنوب و چیره گشتن طالبان بربیشترین بخشهای کشور, تافرودآمدن چتربازان امریکا و انگلیس و سربازان نیروی آرامش جهانی , همه و همه گان در گرایش سخنوران به قرآن و عشق و آزادی , انگیزه های بنیادین بوده اند .
شعر دوران جنگ افغانستان درچندین دیار دور از هم جان گرفت و به بالنده گی رسید که حوزه های آنرا میتوان به گونهء زیرین بخشبندی نمود .
1 ـ حوزهء درون کشور:
الف ـ در پهنهء فرمانروایی رژیم
ب ـ بیرون از پهنهء فرمانروایی رژیم ( سنگرها )
2 ـ حوزه های بیرون از کشور :
الف ـ حوزهء ایران
ب ـ حوزهء پاکستان
ج ـ حوزهء باخترزمین ( غرب )
برای شناختن و پی بردن به چند وچون این پندار , اینک رازمندیها و انگیزه های آنها را تک تک به بررسی میگیریم :
قرآن , پرورشگاه پندار و اندیشه
شعر فارسی دری همانگونه که در پار و پرار, نمودار داستانها و اسطوره های قرآنی بوده و بربنیاد گفته یی ( قرآن در زبان پهلوی ) سروده شده است ,در روزگار امروزین نیز این درونمایه را در خود سرشته دارد و فروغ سپهرینهء آن در سروده های سخنوران بیشمار , درخشش یافته است .
قرآنگرایی در سرود وسخن سه دههء پسین افغانستان , بیشترینه به دوگونهء زیرین بوده است:
ـ جهانبینی قرآنی :
برمسند اجلال کسانی که نشستند
پیمان تو و عهد خاوند شکستند
میثثاق به اهل ستم و کفر ببستند
با غیر ببستند و ز احباب گسستند
ازیار بریدند و ببستند به اغیار
ـ پیوستن به داستانها و اسطوره های قرآنی :
پایانهء راه دورم اینجاست
موسایم و کوه طورم اینجاست
عشقخدا یاخدایی عشق
عشقخدایی یکی از ویژه گیهای شعر سه دهء پسین افغانستان را میسازد . این یادگار همیشه ماندگار براین گنبد دوار , همچنان بردل و جان عاشقان امروزگار فرمانروایی داشته است و هرکشش و کوشش دیگر دربرابر آن فروکشته مانده و هرگرفتاریی دیگر درکنار آن رنگ باخته است.
پیدایش عشق در فرهنگ فارسی دری از همان نخست ها به دورشته پیوند داشته است :
1ـ عرفان و عشقخدایی
چون: ای عشق مقدس الهی ـ ای نور حضور ماه و ماهی
ای حکمروای ملک دلها ـ ای رونق تاج و تخت شاهی
درپیشگهء تو نیست ای عشق ـ جز داغ , چراغ عذرخواهی
ازعشق گریز نیست مارا ـ این است گناه بیگناهی
2 ـ بشرگرایی یا عشق زمینی
چون :
چون موج شط عشق چه بیتاب آمدی
با آیه های نور , سحرتاب آمدی
درچشمها شکوفهء ناز بهار عشق
دردستهات سورهء مهتاب آمدی
آزادی , حنجرهء کبود نه ! گفتنها
از آن پس که کششهای اهریمنی ستیزه خویا ن , و کشورکشایان و جهانسوزان اوج میگیرد مردمان ناتوان درسرزمینهایشان زیر هجوم جهانخواران می افتند , آزادی در پهنهء گستردهء گروهی رخ مینماید و کشورها برای رهایی از ستم جهانخواران , به نبرد میپردازند و آزادی درجای آرمان بزرگ میهنی درمی آید .
سخنوران آزادهء افغانستان ـ پس ازچیره گشتن لشکر سرخ برسرزمین شان ـ آزادی را خواستار میشوند و در راه به دست آوردن آن میرزمند و آنرا به نام آرمان بزرگ میهنی میستایند :
گردآوارهء خورشیدسوار , آزادی
تپش خون به رگ روح رهار , آزادی
بال پرواز غروری , سفر معراجی
برفراز فلقی آینه دار ,آزادی
سرانجام سخن اینکه ( قرآن و عشق وآزادی ) سه آخشیج گوهرین شعر سه دههء پسین افغانستان را میسازند , و دیوانهای سخنوران پارسی گوی این دوره انباشته از اینهاست .
1ـ جهانبینی قرآنی
سخنوران دارای جهانبینی قرآنی , نه تنها در سرودپردازی , که در همه زمینه های زنده گی قرآن را پشتوانهء اندیشه ء خود داشته اند و به فرمان ها و پرهیزها و رهنمودهای آن باور استوار داشته اند . این گروه از سخنوران بیشترینه در بیرون از قلمرو رژیم کمونیستی به سر میبردند , یا در سنگرهای جهاد ومقاومت جایگزین بودند , و یا هم با اندیشه های دولتمردان کمونیست و یاران یورشگر آنان ناسازگار بودند .
این گروه از شاعران که از سخنوران به نام رسیده و نوخاسته در حوزه های فرهنگی چند گانه پدید آمده اند , ویژه گیهای فرهنگ حوزه یی در سروده شایشان خیلی روشن نمودار است .
درپیشاپیش شاعران مقاومت سخنور فرزانه روانشاد خلیل الله خلیلی جای دارد که از آغاز جهاد با جنبش آزادیبخش مردم افغانستان همگام بوده است . گزینه های شعری ( ماتمسرا , درسایه های خیبر و اشکها وخونها ) او در بسا جایها با جهانبینی قرآنی آذین گردیده است :
برمسند اجلال کسانی که نشستند
پیمان تو و عهد خداوند شکستند
میثاق به اهل ستم و کر ببستند
باغیر ببستند و زاحباب گسستند
از یار بریدند و ببستند به اغیار
( 1 )
که اندیشهء این سرودهء خلیلی یادآور آیه (144) سوره (النسا ) وآیهء ( 28) سورهء ( آل عمران ) است .
به همینگونه هنگامی که خلیلی را داغ ودریغ سرزمینش درتهء ساتور ستمباره گان , به ستوه می آورد , سازمانهای جهانی را غوغاگران بیهودهء غارتگران میپندارد و گلایه های خود را اینگونه رنگ و بوی قرآنی میبخشد :
بردر آن نقش , به ارقام زر
خانهء تامین حقوق بشر
حامی پیمان شکنان گشت حیف
مدفن آمال جهان گشت حیف
اصل مساوات دروغی دگر
قصهءبی فرو فروغی دگر
اصل مساوات اگر هست راست
پس سخن شرقی و غربی چراست
نسبت انسان به جنوب وشمال
نیست نمایانگر نقص و کمال
داشتن رنگ سپید و سیاه
کار خدایست , نباشد گناه
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
*مقاله رویکرد ویژه به ادبیات داستانی*
هفته کتاب امسال، با رویکرد ویژه به ادبیات داستانی و در 9 روز برگزار شد. توجه دولت از سالهای گذشته، به این حوزه چشمگیرتر به نظر میرسد.
انتصاب معاونت فرهنگی وزیر کنونی فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز وزارت یک مدعی داستاننویسی در اوایل کار دولت گذشته، خود به خود توجه دستگاه متولی کشور را به این سمت کشانده است.
از طرفی اتفاقات دیگری نیز، چون رشد کمی فعالیت جوایز و جشنوارههای ادبی و انتشار شمارگان بیشتری کتاب در حوزه داستان کوتاه، نمود این واقعیت است که ادبیات ما رو به سوی رشد دارد.
در این باره گفت و گویی با دکتر عباس پژمان- مترجم انجام شده است که در ادامه میآید.
سرزمین های گوناگون، هر کدام به گونهای عصری از شکوفایی ادبیات داستانیشان را تجربه کردهاند. شما فکر میکنید با توجه به توجه مردم، نگاه دولت و... روزهای خوب ادبیات داستانی ما فرا رسیده است؟
ببینید همان طور که گفتید، معمولاً هر کشور یا زبانی یک دوره شکوفایی ادبیات داستانی داشته است. واقعیت این است که ما نداشتهایم. بنابر این احتمال این که داشته باشیم خیلی زیاد است. منتها باید شرایطش فراهم شود.
و اولین شرطش این است که وسیله چاپ آثار نویسندگان فراهم شده و به کار نویسنده اهمیت داده بشود. خوشبختانه کارهایی شده و باید بشود و اگر این اتفاقات روی دهد احتمال این که در سالها و دهههای آینده یک دوره شکوفایی در ادبیات داستانی داشته باشیم خیلی زیاد است با توجه به تغییر و تحولاتی که در یک سال گذشته رخ داد، داستانهای زیادی چاپ نشد.
امیدواریم که این دوره به سرعت سپری شده و زمینهای فراهم شود که آثار داستانی هم چاپ شده و هم وسیله توزیع آن فراهم بشود.
فرمودید باید شرایط بهتری برای توزیع و روند اخذ مجوز نشر پیش گرفت و معتقدید که کندی این روند به ادبیات داستانی و ترجمه ما لطمه میزند. فکر میکنید چه راهکاری وجود دارد؟ دولت به عنوان متولی فرهنگی کشور و مردم و فرهیختگان چه نقشی دارند؟
میشود توزیع را نیز تا حد زیادی درست کرد و کتاب را در شهرستانها به دست خواننده رساند. در تهران این اقدام شهرداری- کتابفروشیهای زنجیرهای شهر کتاب- اقدام مهمی است. الان قسمت عمدهای از کتابها را همین کتابفروشیها میفروشند.